کد مطلب:152259 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:164

امام حسین دو قاتل را کشتند و هندو را زنده کردند و او شیعه شد
جناب حاج محمد سوداگر كه چندین سال در هند بوده است عجائبی را در ایام توقف در آنجا مشاهده كرده، كه یكی از آن قضایا را اینچنین نقل فرمود:

روزی در بمبئی یك نفر هندو (بت پرست) ملك خود را در دفترخانه ی رسمی


می فروشد و تمام پول آن را از مشتری می گیرد و از دفترخانه بیرون می آید.

دو نفر شیاد منتسب به مذهب شیعه، در كمین او بودند كه پولش را بدزدند! هندو می فهمد و به سرعت خودش را به خانه می رساند و فورا از درختی كه در وسط خانه بود، بالا می رود و پنهان می شود.

آن دو نفرد شیاد وارد خانه می شوند و هر چه جستجو می كنند، او را نمی یابند. پس به زنش عتاب می كنند و می گویند: ما دیدیم كه او وارد خانه شد، باید بگویی كجاست! زن می گوید: نمی دانم.

پس او را شكنجه و آزار می نمایند تا اینكه مجبور می شود كه بگوید: شما به حق حسین علیه السلام قسم بخورید كه او را اذیت نكنید، تا جای او را بگویم. آن دو نفر بی حیا، به حق آن بزرگوار قسم یاد می كنند كه كاری با او نداشته باشند، جز اینكه بدانند او كجاست. سپس زن به درخت اشاره می كند.

آنها از درخت بالا می روند و هندو را پایین می آورند و پولهایش را برمی دارند و از ترس اینكه تعقیب و رسوا نشوند، سرش را می برند.

زن بیچاره سر را بسوی آسمان بلند می كند و می گوید: ای حسین علیه السلام شیعه ها، من به سبب اطمینان قسم به حق شما، شوهرم را نشان دادم!

ناگهان آقایی ظاهر می شوند و با انگشت مبارك، به گردن آن دو نفر اشاره می كنند و فورا سرهای آنها از بدن جدا می شود و می افتد. بعد سر هندو را به بدنش متصل می فرمایند و او زنده می شود و آنگاه آن بزرگوار از نظر غایب می شوند!

مقامات دولتی نیز از این قضیه باخبر می شوند و پس از تحقیق، به اعجاز حضرت امام حسین علیه السلام یقین می كنند و بالاخره از طرف حكومت در همان ماه محرم اطعام مفصلی می شود و قطار راه آهن برای عبور عزاداران امام حسین علیه السلام مجانی می شود


و آن هندو و جمعی از بستگانش شیعه می شوند. [1] .


[1] داستانهاي شگفت ص 124 - كرامات الحسينية ج 1، ص 44.